برخی دیگر خود را لایق معشوق نمیدانند و خود را همسر شایستهای برای او نمیدانند، برخی دیگر جسارت رقابت را ندارند و برخی دیگر احساس میکنند که شرایط به گونهای است که نباید رقابت کنند و اگر رقابت کنند، دیگران به دیدهی منفی به او خواهند نگریست. برخی دیگر رقابت نمیکنند تا با نشان دادن عدم رقابت خود، قدرت و توانمندی خود را به رقیب و معشوق نشان دهند. آنها که رقابت نمیکنند کنترل شرایط را با عدم رقابت به دست میگیرند و به این وسیله بر شرایط اعمال کنترل میکنند. احساس کنترل به افراد احساس ایمنی میدهد. زمانی که افراد، درگیر رقابت عشقی میشوند احساس ناامنی ناشی از عدم کنترل اوج میگیرد. یکی از راههای اعمال کنترل، رقابت نکردن و کنار رفتن است. فردی که کنار میرود، تسلط خود را بر شرایط اعمال میکند و به این ترتیب احساس ایمنی میکند.
اما آنها که اصل را بر رقابت میگذارند معتقدند که بهرحال زندگی و حیات با رقابت همراه و توأم است و ما از رقابت گریز و چارهای نداریم فقط آنچه مهم است چگونگی رقابت است. رقابت میتواند جوانمردانه و اخلاقی باشد و نیز میتواند ناجوانمردانه و غیراخلاقی باشد. پس همه آنچه که مهم است چگونگی رقابت است نه اینکه رقابت کنیم یا نکنیم. رقابتی که براساس اخلاق در چارچوب اخلاقیات باشد همانند مسابقات علمی و ورزشی است که همهی انسانها به این رقابتها به دیدهی مثبت مینگرند. رقابت در عشق همانند هر رقابت دیگری میتواند اخلاقی یا غیراخلاقی باشد آنچه مذموم و ناپسند است رقابت غیراخلاقی است نه خود رقابت. در رقابتهای ورزشی یا علمی نیز وقتی دو برادر یا دو خواهر یا دو دوست یا دو خویشاوند رقیب یکدیگر باشند، شرایط پیچیده میشود. طبیعتاً رقابت در عشق بین این افراد از پیچیدگی بسیار بیشتری برخوردار است.
اما رقابت اخلاقی چه ویژگیهایی دارد؟! اخلاق به معنای رعایت حقوق دیگری در عین رعایت حقوق خود است. از آنجا که انسان تمایل به خودخواهی دارد و حقوق خودش را بیشتر مد نظر دارد اخلاق از او بیشتر رعایت حقوق دیگری را میطلبد. رقابتی اخلاقی شمرده میشود که به حق تجاوز نشده باشد و حقوق رقبا مد نظر گرفته شده باشد. حفظ حقوق دیگری در عین حفظ حقوق شخصی اخلاقایت را ایجاد میکند. اگر حق شخصی نادیده گرفته شود به شخص خود ستم کردهایم و اگر حق دیگری یا حق رقیب نایده گرفته شود به دیگری ستم روا داشتهایم و در هر دو صورت اخلاق رعایت نشده است. افرادی که از حقوق خود میگذرند به خاطر حقوق دیگری، اخلاق را در مورد خود نادیده گرفتهاند و به خود ستم روا داشتهاند. برای آنکه مفهوم حقوق شخصی و حقوق رقیب در رقابت عشقی مشخصتر شود این حقوق را به طور مشخص در زیر میآوریم.
حقوق عاشق
عاشق حق ابراز عشق دارم.
عاشق حق خواستگاری دارم.
عاشق حق دارم که برای ابراز عشق و خواستگاری کسی مزاحم من نشود.
عاشق حق دارم که از یک شیوه غیراخلاقی برای دور کردن من از معشوق استفاده نشود.
عاشق حق دارم که اگر با معشوقم ازدواج کردم، دیگری وارد حریم زندگی خصوصی ما نشود.
حقوق رقیب
او حق ابراز عشق دارد.
او حق خواستگاری دارد.
او حق دارد که برای ابراز عشق و خواستگاری کسی مزاحم او نشود.
او حق دارد که از یک شیوه غیراخلاقی برای دور کردن او از معشوق استفاده نشود.
او حق دارد که اگر با معشوق ازدواج کرد، دیگری وارد حریم زندگی خصوصی آن دو نشود.
حقوق معشوق
او حق دارد تا زمانی که با کسی ازدواج نکرده است با خواستگاران مختلف صحبت کند.
او حق دارد که خودش همسرش را انتخاب کند و کسی او را برای انتخاب مجبور نکند.
او حق دارد که پس از ازدواج کسی وارد حریم خصوصی او و همسرش نشود.